هيچ قومى بسان ايرانيان آتش را گرامى نداشته اند. احترام و تقديس آتش نزد ايرانيان باستان تا آنجا پيش رفت كه آنان را «آتش پرست» ناميدند. ستايش آتش و زيبايى آن مبناى بسيارى از اصول زيبايى شناختى ايرانيان قرار گرفته. ايرانيان باستان احترام و كرامت خاص خود را به آتش در نقوش برجسته، ظروف و مهرها، مسكوكات و در نقاشى هاى ديوارى و پارچه ها به تصوير آورده بودند و در آنها، آتش مقدس و آتشدان را به اشكال مختلف رسم مى كردند. در اوستا و در بخش يسنا، هات ،۳ بند ۱۴ آمده است: «خواستار ستاييدنيم تو را اى آذر، پسر اهورامزدا، با همه آتش ها، خواستار ستاييدنيم آب هاى نيك و همه آب هاى مزدا داده را.» در سنگ نبشته هاى فارسى باستان و تاليفاتى كه در گاتاهاى زرتشت و همچنين سده هاى نخستين پس از اسلام به زبان پهلوى انجام گرفته، واژه آتش به صورت هاى آتر، آثى پاديه (در سنگ نبشته بيستون) و به همين ترتيب آثرى، آدر، آتور و آنخش نيز آمده است. آنچه از تاريخ شناخته شده ايران (از قرن هفتم پيش از ميلاد به بعد) برمى آيد، نشانگر اين است كه اقوام آريايى از بدو ورود به فلات ايران ستايشگر آتش بودند و آتش و زندگى ميان آنان كاملاً وابسته به يكديگر بوده و آتش، اساس و جوهر زندگى، ديانت و شرافت هستى به شمار مى رفت. بعد از ظهور زرتشت آتش همچنان گرامى داشته مى شد، زيرا در كيش زرتشتى، آتش مظهر نور يزدانى و واسط و رابط خالق و مخلوق است و اين آتش است كه دعاها و راز و نيازهاى انسانى را با شعله هاى زرين و درخشان خود به آسمان و نزد اهورامزدا مى برد.
پخش زنده اخبار