loading...
30U | Fun
پخش زنده اخبار
:.:.30U:.:. بازدید : 337 نظرات (0)
شب کريسمس بود و هوا، سرد و برفي.
پسرک، در حالي‌که پاهاي برهنه‌اش را روي برف جابه‌جا مي‌کرد تا شايد سرماي برف‌هاي کف پياده‌رو کم‌تر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شيشه  سرد فروشگاه و به داخل نگاه مي‌کرد.
در نگاهش چيزي موج مي‌زد، انگاري که با نگاهش ، نداشته‌هاش رو از خدا طلب مي‌کرد، انگاري با چشم‌هاش آرزو مي‌کرد.
خانمي که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمي مکث کرد و نگاهي به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقيقه بعد، در حالي‌که يک جفت کفش در دستانش بود بيرون آمد.
- آهاي، آقا پسر!
پسرک برگشت و به سمت خانم رفت. چشمانش برق مي‌زد وقتي آن خانم، کفش‌ها را به ‌او داد.پسرک  با چشم‌هاي خوشحالش و با صداي لرزان پرسيد:
- شما خدا هستيد؟
- نه پسرم، من تنها يکي از بندگان خدا هستم!
- آها، مي‌دانستم که با خدا نسبتي داريد!
 
 
خوشبخت ترين فرد كسي است كه بيش از همه سعي كند ديگران را خوشبخت سازد.. اشو زرتشت
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
آخرین اخبار
لينك 69
plus+
plushits.us
همکاری در 30U
http://rozup.ir/up/30u/hamkari3.jpg
درباره ما
داشتم از درد به خود می پیچیدم، همسایه ها گفتند: چقدر قشنگ قر میدهی! و سالهاست رقاص پردرد خیابانهایم. صادق هدايت
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 232
  • کل نظرات : 39
  • افراد آنلاین : 32
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 110
  • آی پی دیروز : 46
  • بازدید امروز : 130
  • باردید دیروز : 166
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 130
  • بازدید ماه : 130
  • بازدید سال : 23,792
  • بازدید کلی : 202,129
  • کدهای اختصاصی
    -->
    .... ...........
    shOp
    سخنان دکتر شریعتی